سواحل از ابعاد مختلفی بررسی میشوند. از نظرجغرافیایی، ساحل منطقه وسیعی از خشکی و دریا است که در آن، عوامل مختلف خشکی و دریا با یکدیگر در تعامل بوده و شرایطی را ایجاد میکنند که با هر یک از مناطق خشکی و دریایی متمایز است. از نظر مهندسی سواحل، منطقة ساحلی از پشت تلماسهها (در سواحل ماسهای) و یا پرتگاه (در سواحل صخرهای) شروع شده و تا منطقه شکست امواج ادامه مییابد.
منبع : http://iczm.pmo.ir
از دیدگاه حقوقی، اراضی ساحلی منطقهای است که به عرض دو کیلومتر از بالاترین مد دریا در طول ساحل شروع شده و تا عمق 6 متر از پایین ترین تراز جزر در داخل دریا ادامه دارد. شکل1-1 منطقه ساحلی و اجزاء آن را طبق تعریف Shore Protection Manual (SPM) نشان می دهد.U.S Army Corps. Of Engineers. 1984.در ادامه تعاریف مختلف ارائه شده در خصوص منطقه ساحلی و اجزاء آن بیان شده است.
2. تعریف ناحیه ساحلی طبق نظرMangor:
نحوه تقسیمات ناحیه ساحلی طبق این نظریه، بطور خلاصه در شکل 1-2 نشان داده شده است. مرزهای تقریبی ناحیه ساحلی در خشکی محدود به عوارض طبیعی مانند تپههای ماسه ای یا صخرهها بوده و در دریا نیز به مرز ناحیه جریانهای انتقالی رسوبی موازی با ساحل (littoral drift)، محدود میگردد. بنابراین این ناحیه تأثیرپذیرترین ناحیه از پدیدههای دریایی قلمداد شده و نقل و انتقال رسوبات آن به صورت موازی و عمود بر ساحل میباشد. همچنین آثار آنها که به صورت فرسایش و رسوبگذاری ساحلی خواهند بود، به عنوان بارزترین نشانههای این پدیدهها در ناحیه ساحلی میباشند.
شایان ذکر است که بسیاری از اکوسیستمهای دریایی مانند تالابها که نقش بسزایی در تأمین مواد غذایی، آب شیرین، کاهش اثرات مخرب پدیدههای دریایی و ... دارند، همچنین بسیاری از فعالیتهای اقتصادی در این ناحیه واقع شدهاند. طبق این نظریه، ناحیه ساحلی به سه ناحیه Coast، Shore و Shoreface یا ناحیه کرانهای قابل تقسیم میباشد که در زیر علاوه بر این سه ناحیه اصلی به سایر نواحی دیگر نیز اشاره شده است.
الف- Coast:
اغلب به عنوان نواری از خشکی که از مرز خشکی در ناحیه ساحلی تا اولین عارضه طبیعی گسترده شده، تعریف گردد. منظور از عارضه طبیعی، تپههای ماسه ای، صخرهها، زمینهای کم ارتفاع که توسط دیوارههای دریایی یا دایکها محافظت میشوند، میباشد.
ب- Shore)Beach):
قسمتی از ساحل است که مصالح موجود در آن تحکیم نیافتهاند و از خط متوسط پایینترین جزرها (MLWL) تا شروع پوشش گیاهی دائمی گسترده میشود که به آن ناحیه وقوع و یا اثر امواج دریایی نیز میگویند. ناحیه Shore خود به دو ناحیه foreshore (ناحیه جزر و مدی) و ناحیه backshore (ناحیه تأثیر امواج و خیز آب دریا) تقسیم میشود.
قسمتی از ساحل است که مصالح موجود در آن تحکیم نیافتهاند و از خط متوسط پایینترین جزرها (MLWL) تا شروع پوشش گیاهی دائمی گسترده میشود که به آن ناحیه وقوع و یا اثر امواج دریایی نیز میگویند. ناحیه Shore خود به دو ناحیه foreshore (ناحیه جزر و مدی) و ناحیه backshore (ناحیه تأثیر امواج و خیز آب دریا) تقسیم میشود.
ناحیه جزر و مدی (foreshore) ناحیه محصور بین خطوط متوسط حداقل جزرها و متوسط حداکثر مدها به علاوه ناحیه پیشروی موج (uprush) میباشد. در مناطقی که دامنه جزر و مدی بسیار زیاد بوده و یا شیب بستر خیلی کم باشد، عرض ناحیه foreshore وسعت یافته و در این وضعیت به این ناحیه اصطلاحاً Tidal flat نیز میگویند. ناحیه backshore به نواحی گفته میشود که معمولاً زیر آب نیست و فاقد پوشش گیاهی بوده و به یک فرم طبیعی محدود میگردد و مستقیماً تحت تأثیر امواج دریایی میباشد.
بنابراین عرض آن به جنس مواد ساحلی، دامنه امواج و بزرگی مدهای ناشی از طوفان بستگی دارد. مرز خشکی ناحیه backshore میتواند محل وقوع تغییرات بارز در مصالح ساحلی و فیزیوگرافی منطقه باشد. مرز صخرهها، تپههای ماسه ای یا خط شروع پوشش گیاهی دائمی نیز میتواند مرز خشکی backshore، قلمداد شود.
ج- Shoreface) littoral zone):
نواری از دریاست که از خط متوسط حداقل جزرها تا بعد از مرز ناحیه شکست امواج کشیده میشود. انتقال رسوب در جهت عمود بر ساحل و جریانهای انتقالی رسوب کرانهای در این ناحیه اتفاق میافتد. عرض ناحیه کرانهای به ویژگی امواج منطقه وابسته است. طبق نظریه Mangor، شروع مرز این ناحیه از عمقی است که قبل از آن هیچ انتقال رسوبی در امتداد و یا عمود بر خط ساحل صورت نمیگیرد و میتوان آن را به عنوان عمق مرز دریایی ناحیه کرانهای تعریف نمود و این عمق از رابطه زیر بدست میآید:
نواری از دریاست که از خط متوسط حداقل جزرها تا بعد از مرز ناحیه شکست امواج کشیده میشود. انتقال رسوب در جهت عمود بر ساحل و جریانهای انتقالی رسوب کرانهای در این ناحیه اتفاق میافتد. عرض ناحیه کرانهای به ویژگی امواج منطقه وابسته است. طبق نظریه Mangor، شروع مرز این ناحیه از عمقی است که قبل از آن هیچ انتقال رسوبی در امتداد و یا عمود بر خط ساحل صورت نمیگیرد و میتوان آن را به عنوان عمق مرز دریایی ناحیه کرانهای تعریف نمود و این عمق از رابطه زیر بدست میآید:
که در آن Hs,12h/y عبارت است از ارتفاع موج مشخصه در ناحیه nearshore که احتمال وقوع آن بیش از 12 ساعت در سال میباشد و Ts پریود مربوطه به آن موج میباشد. عمق dl در شکل 1-2 نشان داده شده است.
د- breaker zone)surf zone):
محدودهای از دریاست که از مرز دریا و خشکی (خط متوسط مدها) تا ناحیه شروع شکست موجها به سمت دریا پیش میرود. عرض ناحیه شکست موج متناسب با شرایط و ویژگیهای موجها متغیر میباشد. طبق این نظریه ناحیه surf zone برای امواجی با ارتفاع موج مشخص که احتمال وقوع آنها بیشتر از 12 ساعت در سال است تعریف میگردد. بنابراین عرض surf zone عرض نواری خواهد بود که در آن امواج با ارتفاع موج مشخصه Hs و احتمال وقوع از 12 ساعت در سال میشکند. بطور معمول مرز ناحیه شکست امواج از مرز ناحیه کرانهای جلوتر و به ساحل نزدیکتر است، زیرا تأثیرپذیری امواج از بستر دریا، از عمقی بیشتر از عمق شکست امواج آغاز میشود. بررسیها نشان میدهد که 80 الی 90 درصد انتقال رسوبات ساحلی در محدوده surf zone انجام میگیرد.
محدودهای از دریاست که از مرز دریا و خشکی (خط متوسط مدها) تا ناحیه شروع شکست موجها به سمت دریا پیش میرود. عرض ناحیه شکست موج متناسب با شرایط و ویژگیهای موجها متغیر میباشد. طبق این نظریه ناحیه surf zone برای امواجی با ارتفاع موج مشخص که احتمال وقوع آنها بیشتر از 12 ساعت در سال است تعریف میگردد. بنابراین عرض surf zone عرض نواری خواهد بود که در آن امواج با ارتفاع موج مشخصه Hs و احتمال وقوع از 12 ساعت در سال میشکند. بطور معمول مرز ناحیه شکست امواج از مرز ناحیه کرانهای جلوتر و به ساحل نزدیکتر است، زیرا تأثیرپذیری امواج از بستر دریا، از عمقی بیشتر از عمق شکست امواج آغاز میشود. بررسیها نشان میدهد که 80 الی 90 درصد انتقال رسوبات ساحلی در محدوده surf zone انجام میگیرد.
ه - nearshore zone:
منطقهای است که از خط متوسط حداقل جزرها (MLWL) به داخل دریا توسعه یافته و تا خارج از ناحیه شکست ادامه دارد و به عنوان ناحیهای تعریف میشود که از جریانهای نزدیک ساحل (nearshore) متاثر است.
منطقهای است که از خط متوسط حداقل جزرها (MLWL) به داخل دریا توسعه یافته و تا خارج از ناحیه شکست ادامه دارد و به عنوان ناحیهای تعریف میشود که از جریانهای نزدیک ساحل (nearshore) متاثر است.
و- offshore zone:
طبق این نظریه، برای تعریف محدوده فراساحلی نمیتوان عبارت واحدی را جستجو کرد. اینکه این ناحیه از ناحیه کرانهای شروع میشود یا از ناحیه شکست موج، همچنان نامعلوم و مبهم میباشد. اما در حال حاضر Mangor پیشنهاد نموده است که شروع این ناحیه را میتوان پایان بستر شیبدار و در تعامل با پدیدههای ساحلی دانست که در آن بستر دریا به حالت flat و نسبتاً پایدار میرسد.
طبق این نظریه، برای تعریف محدوده فراساحلی نمیتوان عبارت واحدی را جستجو کرد. اینکه این ناحیه از ناحیه کرانهای شروع میشود یا از ناحیه شکست موج، همچنان نامعلوم و مبهم میباشد. اما در حال حاضر Mangor پیشنهاد نموده است که شروع این ناحیه را میتوان پایان بستر شیبدار و در تعامل با پدیدههای ساحلی دانست که در آن بستر دریا به حالت flat و نسبتاً پایدار میرسد.
5. تعریف ناحیه ساحلی طبق نظر Cicin- sain & knecht:
در این مرجع ناحیه ساحلی به 5 زیر ناحیه تقسیم شده است:
الف- ناحیه خشکی (Inland Area):
در این مرجع ناحیه ساحلی به 5 زیر ناحیه تقسیم شده است:
الف- ناحیه خشکی (Inland Area):
تأثیری که این ناحیه بر روی دریا و اقیانوسها و نوار ساحلی میگذارد صرفاً از طریق رودخانهها و آلایندههای حمل شده توسط آنها میباشد.
ب- ناحیه خشکی ساحلی (Coastal Lands):
در برگیرنده زمینهای مرطوب، باتلاقها و ... میباشد که فعالیتهای انسانی مختلفی در این ناحیه انجام میشود و به طور مستقیم بر آبهای مجاور تأثیر میگذارند.
در برگیرنده زمینهای مرطوب، باتلاقها و ... میباشد که فعالیتهای انسانی مختلفی در این ناحیه انجام میشود و به طور مستقیم بر آبهای مجاور تأثیر میگذارند.
ج- آبهای ساحلی (Coastal Waters):
شامل مصب رودخانهها، خورها، لاگونها، آبهای کم عمق و ... است که تحت تأثیر پدیدههای منطقه خشکی میباشند.
شامل مصب رودخانهها، خورها، لاگونها، آبهای کم عمق و ... است که تحت تأثیر پدیدههای منطقه خشکی میباشند.
د- آبهای فراساحلی (Offshore Waters):
که پس از آبهای ساحلی شروع شده و اغلب تا محدوده خارج از مرزهای انحصاری اقتصادی (200 مایل دریایی) نیز پیشروی میکند.
ه- آبهای آزاد (High Seas):
ناحیهای است که از انتهای مرزهای انحصاری اقتصادی آغاز میگردد.
ناحیهای است که از انتهای مرزهای انحصاری اقتصادی آغاز میگردد.
6. تعریف ناحیه ساحلی از نظر برنامه عملیاتی دریایی مدیترانه:
از نظر برنامه عملیاتی دریایی مدیترانه، ناحیه ساحلی به چهار زیر ناحیه تقسیمبندی میشود که این زیرناحیهها با یکدیگر اندرکنش دارند. این نواحی عبارتند از آبهای ساحلی، نوار ساحلی، خورها و جلگهها.
الف- آبهای ساحلی (Coastal Waters):
از نظر برنامه عملیاتی دریایی مدیترانه، ناحیه ساحلی به چهار زیر ناحیه تقسیمبندی میشود که این زیرناحیهها با یکدیگر اندرکنش دارند. این نواحی عبارتند از آبهای ساحلی، نوار ساحلی، خورها و جلگهها.
الف- آبهای ساحلی (Coastal Waters):
به عرضی از دریا اطلاق میشود که عمق آب در آنجا تا 20 متر میرسد. البته در مناطقی که مشکل پخش آلودگی حاد باشد، این عرض بزرگتر خواهد بود. در این نواحی فعالیتهای دریایی و استخراج منابع مختلف انجام میگیرد. آبهای ساحلی از جنبه مطالعات علمی بسیار حائز اهمیت میباشند.
ب- نوار ساحلی (Shoreline):
نوار باریکی در ناحیه انتقالی بین دریا و خشکی است که تأثیرات جزر و مد و امواج در این محدوده محسوستر میباشد. این ناحیه پتانسیل جذب توریست و همچنین انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را به خوبی داراست و در آن تأسیسات لازم برای مقابله با امواج و جزر و مد ایجاد میشود.
نوار باریکی در ناحیه انتقالی بین دریا و خشکی است که تأثیرات جزر و مد و امواج در این محدوده محسوستر میباشد. این ناحیه پتانسیل جذب توریست و همچنین انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را به خوبی داراست و در آن تأسیسات لازم برای مقابله با امواج و جزر و مد ایجاد میشود.
نظرات شما عزیزان:
ارسال در تاريخ یک شنبه 22 / 11 / 1389برچسب:منطقه ساحلی, توسط رضا محمدی