تداوم مراحل تغييرات مکاني نيز به دست انسان صورت مي گيرد. جغرافياي انساني علم بررسي اشکال مختلف سازمان دهي مکان يافته و مراحل مکاني است که در نتيجه ايفا» نقش انسان و گروه هاي اجتماعي شکل گرفته اند. به عبارت ديگر آنچه که در چارچوب روابط انسان با محيط يا مکان پيرامون وي به وجود مي آيد موضوع مطالعه اي است براي جغرافياي انساني، از آنجا که هر کدام از نقش هاي اساسي انسان به عنوان بخشي از قالب کلي جغرافيا مي تواند مورد بررسي قرار گيرد و مطالعه درباره چگونگي اجراي نقش استراحت و فراغت از کار، خودبه خود از وظايف جغرافياي توريستي محسوب مي گردد بنابراين مطالعه جغرافياي توريستي از وظايف علم جغرافيا است و با توجه به جنبه کاربردي آن پايه و اساس منطقي پيدا مي کند، استراحت، گذران و اوقات فراغت جز» نقش هاي اساسي انسان است و انسان براي انجام آن نيازمند فضا و مکان جغرافيايي است. فضا و مکان جغرافيايي تحت تاثير نقش استراحتي انسان دستخوش تغيير و دگرگوني مي شود و به اين ترتيب با اجراي چنين نقشي رابطه مستقيمي بين انسان و محيط برقرار مي گردد که منجر به پيدايش پديده هاي گوناگون مي شود. استفاده از تعطيلات براي مسافرت به مکان هاي مذهبي، بازرگاني، تفريحي، بهداشتي، بررسي در عوامل مختلف طبيعي را به همراه دارد و در اينجا است که جغرافياي توريستي اين وظيفه را به عهده مي گيرد، چرا که ميان وقت گذراني انسان در هواي آزاد و محيط طبيعي او رابطه محکمي وجود دارد و محيط هاي طبيعي خاص، تفريحات و امکانات ويژه اي خلق مي کند که با امکانات توريستي نواحي ديگر تفاوت دارد. بنابراين مطالعات پديده هاي ناشي از روابط انسان و محيط پيرامون ايفا نقش استراحتي انسان و فعاليت هاي مربوط به آن را در ابعاد مختلف زماني و مکاني با توجه به شرايط سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي حاکم بر جوامع قلمرو جغرفياي توريستي را مشخص مي دارد.
کانون هاي جلب توريست
توسعه صنعت توريسم در کنار منافع بسياري که از نظر فرهنگي - سياسي دارد، از جهت اقتصادي نيز باعث گشايش و رونق مي شود. نکته حائز اهميت در اين است که کشورهاي توريستي از چه نوع جاذبه هايي برخوردار هستند و اين جاذبه ها تا چه ميزان براي توريست ها جالب و بااهميت هستند. قدر مسلم کشورهايي که از کانون ها و قطب هاي توريستي جهان به شمار مي آيند، کوشيده اند که جاذبه هاي توريستي خود را به بهترين نحو شناسايي و معرفي نمايند و با برنامه ريزي ها و طرح هاي جامع توريستي و دادن امکانات رفاهي - خدماتي و تسهيلات حمل و نقل مناسب، جهانگردان بيشتري را جذب نمايند.
عوامل محيطي و جغرافياي توريستي
در مفهوم محيط جغرافيايي، قبل از هر چيز تاکيد در موجوديت و حضور جامعه است و نمي توان ويژگي هاي جامعه را از شرايط طبيعي يا مکاني جدا کرد. هر چشم انداز جغرافيايي، هماهنگي و سازگاري انسان را با شرايط مکاني ظاهر مي سازد و هيچ محيط جغرافيايي بدون نمايش فعاليت هاي انسان تحقق نمي يابد، از اين جهت روي فرهنگ انساني و بستر مکاني بيش از هر چيز تاکيد مي شود، که با گذشت زمان يعني در طول تاريخ شکل گرفته و تکامل مي يابد و به حيات خود ادامه مي دهد.از آنجايي که مناطق جغرافيايي هر کدام ويژگي هاي خاص خود را دارند. جاذبه هاي طبيعي نيز به تبعيت از آنها شکل مي گيرند و به همين دليل حوزه هاي فعاليت جهانگردي نيز متنوع بوده و از حوزه اي به حوزه ديگر فرق مي کند. مناطق کوهستاني و ييلاقي، دره ها و غارهاي طبيعي، سواحل دريا و درياچه ها، چشمه هاي آب معدني و نواحي جنگلي و نظاير آن، جاذبه هايي هستند که در جلب توريست بسيار حائز اهميت بوده و ساماندهي به آنها جهت توسعه توريسم امري ضروري به نظر مي رسد.اصولا توريست ها در تعطيلات تابستاني به مسافرت مي روند و مکان هايي را براي استراحت و گذران اوقات فراغت خود انتخاب مي کنند که هوايي معتدل و طبيعتي آرام داشته باشند، تا بدين وسيله مدتي را به دور از زندگي شهري بگذرانند، حرکت و جابه جايي ميليون ها توريست در فصل تابستان نيز براي کشورهاي ميزبان مشکلاتي به بار مي آورد که بي توجهي به آن، زيان هاي ناگواري را به بار خواهد آورد، از اين جهت آژانس هاي توريستي با هماهنگي مراکز اقامتي، هتل ها و سازمان هاي اداري کانون هاي جهانگردي مي بايست با توجه به پيش بيني هاي لازم اقداماتي به عمل آورند که از بروز ناهنجاري هاي توريستي کاسته شده و رضايت خاطر جهانگردان فراهم گردد.
توريسم زمستاني نيز از اشکال فصلي جهانگردي است که در اکثر کشورها در حال گسترش است و برنامه ريزي براي آن مي تواند به فعاليت هاي جهانگردي در فصل زمستان، رونق بخشد.جاذبه هاي توريستي که در ساخت و شکل گيري آنها انسان دخالت داشته از ديگر توان هاي جهانگردي به شمار مي آيند که هرکدام از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده و گروه هاي مختلف توريستي را به سوي خود جلب مي کنند. در عصر حاضر مراکز معيشتي انسان، به ويژه شهرها، نقش هايي را ايفا» مي کنند که به طريقي نيازهاي اساسي انسان و از جمله نيازهاي فراغتي - توريستي او را تدارک ديده و تامين مي کنند و اينکه يک شهر توان ايفا چه نقشي را در رابطه با امکانات همه گونه خود داشته باشد، اشکال متنوعي از شيوه هاي گذران اوقات فراغت و جهانگردي پديد مي آيد که برحسب نيازهاي روحي - جسمي و علاقه جهانگردان و با توجه به امکانات مالي و اقتصادي آنان مورد استفاده قرار مي گيرند. گستردگي نقش هاي توريستي شهري در ابعاد مختلف آن، از چنان اهميتي برخوردار است که نه تنها جايگاه آن در طرح هاي جامع شهري مي بايست روشن و مشخص باشد، بلکه طرح هاي جامع توريستي شهري را نيز مي طلبد، که در آنجا پيش بيني هاي لازم جهت تخصيص فضاهاي مورد نياز براي کاربري هاي مختلف توريستي اعم از تاسيساتي - اقامتي و فراغتي - تفريحي در اولويت قرار مي گيرند. آنچه که به چنين طرح هاي جامعي براي شهرهاي تاريخي، به ويژه در بافت قديمي آنها را سابقه تمدني کهن، قوت مي بخشد، توجه به ميراث هاي فرهنگي در ابعاد مختلف است. مجموعه آثار باستاني و تاريخي درون شهرها نه تنها نياز به مرمت و حفاظت جهت حفظ ارزش هاي ملي به يادمانده از پيشينيان هر جامعه اي دارد، بلکه با عرضه عيني آنها به جهانگردان، توريسم فرهنگي اشاعه مي يابد. گرچه چنين آثار و بناهايي بعضا کاربري هاي پيشين خود را بازنخواهند يافت، ليکن با ارائه کاربر هاي فرهنگي- سنتي و با نگرش به جنبه هاي توريست پذيري آن مي توان آنها را فعال نمود و با حفظ ارزش ها از جنبه هاي اقتصادي آن نيز بهره گرفت.
اثمر آزاده قره باغ -کارشناس جغرافياي برنامه ريزي شهري
نظرات شما عزیزان: