معرفی:
ماخونیک روستایی از شهرستان سربیشه خراسان جنوبی است. این روستا در جنوب شرقی بیرجند و نزدیک مرز افغانستان قرار دارد. فاصله این روستا با اولین شهر عمده یعنی بیرجند 125 کیلومتر است و همین امر یکی از عواملی است که باعث انزوای ماخونیک شده است. به طور کلی اهالی این روستا از نظر فرهنگی کمتر تحت تاثیر مظاهر تمدنی جدید قرار گرفته اند. در اواخر قرن 19 سیاحان و مسافرانی که ماخونیک را دیده اند از انزوا و دست نخوردگی اهالی شگفت زده شده اند. در دهه 1370 نیز این شگفتی برای بازدیدکنندگان این روستا کاملا وجود داشته است. این روستا تا قبل از انقلاب ایران دارای یک اقتصاد خودمصرفی بوده و ارتباطات فرهنگی، اجتماعی، اداری، آموزشی و بهداشتی آن با پیرامونش بسیار محدود بوده است. پس از انقلاب این روستا نیز کم و بیش به امکانات رفاهی دست یافته و ارتباطش با محیط خارج بیشتر شده است.
اهالی روستای ماخونیک همگی سنی حنفی مذهب هستند و به آموزش مسایل دینی بسیار علاقه مندند، به طوری که در این روستا چندین حافظ قران و یک موسسه علوم دینی وجود دارد.
وضعیت اقلیمی و خاک شناسی منطقه تحت تاثیر آب و هوای بیابانی است. این نوع آب و هوا بر روی وضعیت خاکشناسی ماخونیک موثر است. خاک منطقه سنگریزه دار و کم عمق میباشد به طوری که برای رویش گیاهان خودروی بیابانی هم چندان مناسب نیست. از این رو پوشش گیاهی تنک و پراکنده است.
حضور تکنولوژی جدید در مناطق شهری و روستایی کشور و حذف تکنیکهای کهن و شیوه زندگی سنتی رابطه واقعی میان فرهنگ و اقلیم را متحول کرده است. با این حال هنوز روستاهایی یافت میشوند که از تکنولوژی جدید کمتر متاثر شده اند و میان عناصر فرهنگی آنها و شرایط طبیعی محیط زیستشان رابطه مستقیم تری برقرار میباشد. روستای ماخونیک یکی از نمونه های موردنظر است.
اثر اقلیم بر زندگی سنتی ماخونیک:
اقلیم به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر جنبه های مختلف زندگی سنتی اثر میگذارد و بعضا این اثر دو سویه میباشد. مهمترین جنبه های زندگی سنتی ماخونیک عبارتند از: ۱ـ دامداری ۲ـ معماری ۳ـ کشاورزی ۴ـ نحوه مالکیت
این چهار مورد به نوبه خود بر ذخیره سازی٬ خوراک٬ پوشاک و رابطه روستا با خارج اثر می گذارد.
اثر اقلیم بر دامداری:
اثر مستقیم بر دامداری به صورت محدودیتهایی است که در پرورش انواع دام به وجود می آید. از آنجا که منطقه دارای آب و هوای بیابانی و پستی و بلندی است٬ پرورش گاو و گوسفند بسیار دشوار است در نتیجه اهالی از دیرباز به نگهداری بز روی آورده اند. زیرا این حیوان با شرایط طبیعی ماخونیک سازگاری بیشتری دارد و نباید فراموش کرد که بز حیوان فقرا است.
اثر مستقیم اقلیم از طریق پوشش گیاهی است. اقلیم در ترکیب گونه های مرتعی منطقه بسیار موثر بوده و این گونه های مرتعی در تعیین نوع دام نقش دارند. با فقر پوشش گیاهی منطقه٬ پرورش بز مقرون به صرفه تر است. از طرفی پراکندگی پوشش گیاهی باعث شده که مردم برای چرای بزها٬ منطقه وسیع تری را در نظر بگیرند. از این رو ماخونیکیها از ابتدای فروردین بزهای روستا را همراه با یک چوپان دائمی راهی مراتع اطراف میکنند. البته مراقبت از گله برای یک نفر چوپان دائمی کار مشکلی است و او در اداره گله به کمک صاحبان گله نیازمند است. هر کدام از صاحبان گله به نسبت بزهایی که داند مدتی را به کمک چوپان میرود که به «گماری» موسوم است. به یک دوره ۱۰ روزه یک گمار میگویند و هر کس به ازای هر ۱۰ بزی که در گله دارد باید در یک دوره چرخشی یک به گمار برود.
نحوه مالکیت:
اثر اقلیم و فرهنگ بر نحوه مالکیت در روستای ماخونیک تنها به دو صورت غیر مستقیم اعمال میشود. به این صورت که شرایط اقلیمی باعث کمبود آب و خاک زراعی شده و این کمبود٬ زمینهای کشاورزی را محدود نموده است. یعنی زمینهای کشاورزی ماخونیک به بخشی از یک دره کوچک محدود شده و امکان گسترش این زمینها با ابزار سنتی وجود ندارد. زیرا خاک زمینهای مجاور غیر قابل کشت است و آبی برای آبیاری این زمینها وجود ندارد. امکان کشت دیم بسیار محدود است. به این ترتیب وسعت زمینهای زراعی همواره ثابت بوده در حالی که جمعیت ساکنین رو به افزایش است. این زمینهای زراعی در میان ورثه مرتبا تقسیم شده و کوچک و کوچکتر میشود. ورثه نیز طبق رسم محل نمی توانند زمینهای خود را بفروشند و به ناچار آن را نگه می دارند. یعنی زمین یک وسیله کار و غیر قابل انتقال به غیر است.
مالکیت:
انسان فکر میکند که طبق نظریه های مهاجرت به علت فقر و نبود امکانات باید مهاجرت از این روستا و کلاته های ۹گانه آن زیاد باشد. ولی تحقیقات نشان میدهد که در ظرف ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ فقط یک مرد از روستا رفته است! آنهم گم شده و کسی حتی خانواده اش از او خبری ندارند.
در فرهنگ ماخونیک مهاجرت وجود ندارد. البته فعال شدن معادن سنگ اطراف موجب اشتغال و درآمدزایی در منطقه شده و عده ای از جوانهای ماخونیکی در این معادن کار میکنند.
روستای ماخونیک و امثالهم درسهای بزرگی برای جامعه شناسی و جغرافیای انسانی و اولا نوع بشر دارن. اجرای عدالت اجتماعی توسط این مردم محروم درسی است برای همه.
ماخونیک احتیاج به توسعه ای پایدار٬ مشارکتی٬ همراه با کمکهای محاسبه شده دولتی٬ رعایت عدالت اجتماعی در همه امور از جمله مشاوره دارد. تحول ماخونیک بیانگر موفقیت مسولان و توسعه گران خراسان جنوبی است.
نویسنده : aryanaz mohammadi
نظرات شما عزیزان: