تدوین برنامه مشخص برای فضای سبز در شهر ها و رفع كاستیها در برنامه ریزی های كلی، می تواند از گسترش سلیقه ای، تقلیدی و اتفاقی اینگونه فضا ها جلوگیری كرده و ما را از خطای برنامه ریزی و محاسباتی دور كند.در سالهای اخیر در كشور ما آنچه بیش از هرچیز در بخش مدیریت فضای سبز شهرداری ها مطرح بوده، ایجاد فضا های سبز جدید و توسعه آنها بود ه است. این در حالی است كه حفظ و نگهداری فضا ها و گونه های گیاهی كه در واقع پتانسیل فضای سبز شهری ما را تشكیل می دهد، می تواند از شتاب توسعه و خلق فضا های جدید جلوگیری كند.طرح های توسعه شهری امروز خود، عواملی برای تخریب فضا های سبز موجود شهر ها هستند. این طرح ها اغلب بدون توجه به توان موجود تهیه می شوند و به همین دیدگاه باعث می شوند مسیر ها یا فضا های سبزی كه به طور طبیعی در حاشیه آبراه، قنات یا رودخانه ای شكل گرفته است تخریب شوند و به كاربری های مسكونی یا كاربری های دیگر اختصاص یابند و در عوض زمین های دیگری به عنوان فضای سبز پیش بینی می شوند كه گاه تملك و تخریب آنها سالها طول می كشد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد حجم سبز و ذخیره سبز است نه سطح سبز . بنابراین ضروری است همانگونه كه در مورد ساخت كالبدی بخش بی جان شهر برنامه ریزی صورت می پذیرد و پیرامون آن به تعمق می پردازند، در مورد برنامه ریزی بخش جاندار نیز باید برنامه ریزی كرده و به تفكر پرداخت.از بین خدمات و تسهیلات مختلف شهری، فضاهای سبز و پارك های شهری نه تنها به دلیل اهمیت تفریحی آنها بلكه به علت نقش مهمی كه در حفظ و تعادل محیط زیست شهری و تعدیل آلودگی هوا دارند و همچنین باعث كاهش تراكم و پرورش روحی و جسمی و آسایش (روانی) شهروندان می شوند، مورد توجه بوده اند. لازم به ذكر است امروزه گسترش فضای باز شهری كه فضای سبز، قسمت اعظم آن را در بر می گیرد، به عنوان یكی از عناصر بافت شهر در جهت كاهش آسیب پذیری شهر و افزایش كارایی بافت شهری در برابر زلزله مورد توجه است. متاسفانه در كشور ما در طرح های توسعه شهری (طرح های هادی و جامع) هر چند به حفظ فضای سبز موجود شهری توجه می شود، ولی اجرای این طرح ها عملا موجب تخریب بخشی از فضای سبز طبیعی شهر می شود.توسعه شهری در دهه های اخیر چنان بوده كه منجر به ایجاد ناهماهنگی در چگونگی استفاده از زمین های شهری شد ه است. از بین خدمات و تسهیلات مختلف شهری، فضا های سبز شهری علاوه بر پایین بودن سرانه شان در مقایسه با معیارهای شهرسازی، از اصل توزیع عادلانه تبعیت نمی كنند. این در حالی است كه با شناخت پتانسیل موجود در برنامه ریزی فضای سبز، می توان به حفظ و نگهداری موجودیت فضای سبز در شهر ها تاكید داشت، سپس توسعه آن را مدنظر قرار داد. لازمه این امر توجه به طرح های توسعه شهری و برنامه ریزی برای فضای سبز در قالب سبز این طرح هاست. در طرح های توسعه شهری باید وضعیت فضای سبز هر شهر در بلند مدت، چشم انداز سرانه فضای سبز بر حسب جمعیت، شرایط زیست - محیطی، شرایط اقلیمی، صنایع، فرودگاه ها، ویژگی ها و امكانات موجود با توجه به جمعیت و توسعه فیزیكی شهر و روشن شود. هدف اصلی تلفیق عملكرد های كالبدی، زیست محیطی و اجتماعی فضای سبز است كه می تواند بهترین بازده را داشته باشد و در پیوند با نیاز های جامعه شهری باشد. در انتها باید گفت، توجه به امر مشاركت مردم در امر گسترش فضا های سبز بسیار حائز اهمیت است و همواره باید مورد توجه قرارگیرد.
مشخصات فضاهای سبز شهر
از دیدگاه حفاظت محیطزیست، فضای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
در این مبحث همچنین به این موارد نیز پرداخته شده است؛ انواع فضاهای سبز، نقش و اهمیت فضاهای سبز در زندگی شهری، عملکردهای فضای سبز و نقشهای عمده فضای سبز.
● گونهشناسی کاربری فضای سبز شهری
فضاهای سبز شکلهای گوناگون دارند و بنا به کاربرد آنها به انواع مختلفی دستهبندی میشوند.
به طورکلی فضاهای سبز را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
۱) یکی فضاهای سبز برون شهری
۲)دیگری فضاهای سبز درونشهری.
فضاهای سبز پیرامون یا حاشیه شهر یعنی همان فضاهای سبز برونشهری از سویی نقش مهارکننده رشد بیرویه شهر را دارد و از سوی دیگر بازدهی اکولوژیک - زیستمحیطیشان، شامل همه محیطزیست شهری میشود. فضاهای سبز عمومی تنها قسمت کوچکی از تمام پوشش گیاهی شهری را تشکیل میدهند. بنابراین میتوان از همه فضاهای سبز موجود در سطح شهر صورتبرداری کرد. در این حالت باید پس از شمارش فضاهای سبز، آنها را به صورتی روشن و منطقی، برحسب کاربرد، طبیعت یا مساحت برای هر مرحله و منطقه جغرافیایی طبقهبندی کرد.
چون دارایی سبز یک شهر، صرفنظر از فضاهای سبز عمومی که توسط شهرداری اداره میشوند، از مجموع فضاهای خصوصی، فضاهای کوچک دارای گیاهان خودرو و زمینهای متعلق به دولت و یا ادارهای خاص تشکیل میشود. فضاهای سبز درون شهری هم بیشتر به صورت پارک احداث میشوند و از دیدگاه شهرسازی به زیبایی محیطزیست شهری میافزایند. افزون بر پارکهای شهری، میدانها، مجموعههای ورزشی، پارکهای تفریحی کودکان و باغهای گیاهی را نیز باید در زمره این گروه به شمار آورد.
● فضاهای سبز برونشهری
فضای سبز برون شهری خود به چند دسته تقسیم میشود؛ کمربندیهای سبز احاطهکننده، کمانهای سبز محورهای سبز، پارکهای ملی، پارکهای جنگلی و پارکهای گیاهشناسی. شرح هر کدام از این موارد گفته شده، به شکل خلاصه در این جلد از کتاب آمده است.
اگر فضاهای سبز شهری را از نوع مالکیت به سه دسته عمومی، نیمه عمومی و خصوصی تقسیم کنیم، پارکهای شهری در طبقه فضاهای سبز عمومی هستند. طبیعت این فضاها به گونهای است که تمام طبقات مردم میتوانند از آن استفاده کنند؛ در پارکهای عمومی تمام وسایل سرگرمی و رفاهی، برای همه گونه سلیقه، فکر و سن وجود دارد.
پارکهای شهری در مقیاس واحد همسایگی، در مقیاس محلهها، در مقیاس ناحیه و در مقیاس منطقه موجود هستند. همچنین فضاهای سبز خیابانی هم هستند که شامل فضای سبز میدانها، حاشیه بزرگراهها، حاشیه پیادهروها، جزایر میانی، تقاطعهای غیرهمسطح، بانههای میانی راهها (رفیوژ) و کنار خیابانها میشوند.
● گونهشناسی گیاهی فضاهای سبز شهری
پوشش گیاهی یک منطقه از انواع گونههای گیاهی موجود در آن تشکیل میشود. مشاهدات و تحقیقات لازم درباره نوعبندی، موقعیتهای مختلف زیستی و تقسیمات جغرافیایی گیاهی تنها متوجه تکتک موجودات نمیشود، بلکه باید واحدهای سیستماتیک گیاهی را به طور کلی مد نظر قرار دارد. به این ترتیب، تمام موجودات یکسان را که در این زمینه نزدیکی با یکدیگر دارند، در یک واحد خلاصه میکنند که به آن «تاکسون» میگویند.
یک تاکسون که واحدی از ردهبندی گیاهشناسی است، میتواند یک گونه، زیرگونه، جهش یا حتی یک تیره را شامل شود. محدود بودن دایمی تعداد بیشماری از تاکسونها نشانگر محدودیت قدرت گسترش هر گیاه است. این زمانی امکانپذیر است که امکانات مساعد اقلیمی_ اکولوژیکی در زیستگاهها موجود است تا بذرها، جوانهها و نهالها به راحتی بتوانند رشد و نمو کنند. تنوع محیط جغرافیایی ایران و حاکم بودن وضعیت آب و هوایی گوناگون از منطقهای به منطقه دیگر در پهنه وسیع کشور، سبب رویش جامعه گیاهی و رویشی متنوعی شده است.
بر پایه برخی مطالعات، گونههای جوامع گیاهی به بیش از ۸۰۰۰ نوع برآورده میشود. در مورد گونه انتخاب شده نباید عجولانه تصمیم گرفت. بررسی قاعده کاشت، بازدید از پارکها، باغها و آشنایی کلی با گونهها، مواردی هستند که برای تصمیمگیری در انتخاب گونه مفیدند.
در زمینه دستهبندی گیاهان، درختان به عنوان عناصری از فضای سبز، دارای ویژگیهایی هستند که بر پایه آنها به آسانی طبقهبندی میشوند.
این طبقهبندی درختان چهار معیار اندازه، تراکم، شکل و برگ را باید در نظر گرفت. در دستهبندی دوم گیاهان، بوتهها و گیاهان پوششی قرار دارند. این گیاهان کوتاه قد هستند و رشد سریعی دارند. مانند گلها، گیاهان، خزنده بالا رونده، پرچینها و چمنها. گونههای مختلف گیاهان به راههای متفاوتی میتوانند در برابر فضای سبز خود ایفای نقش کنند. از این میان گونههای مناسب برای آلودگی هوا، آلودگی صوتی و... را میتوان نام برد.
(معیارهای برنامهریزی فضاهای سبز شهری)، پیش از هر نوع برنامهریزی برای توسعه سبز شهری، باید معیارهای محیطی و مکانی و استانداردهای توسعه فضای سبز معین شود.
(ضوابط و مقررات مربوط به کاربری فضاهای سبز شهری)، که به دو دسته عام و خاص تقسیم میشوند. «ضوابط عام» شامل مقررات و ضوابطی میشود که به شکل قانون و آییننامه در سطح همه شهرهای کشور لازمالاجرا است؛ مثل قانون شهرداریها، لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها، مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و... .
اما «ضوابط خاص» شامل ضوابط و مقرراتی میشود که همراه با تمامی اسناد طرحهای جامع و هدایتگر به تصویب مراجع ذیربط رسیده و به شهرداری ابلاغ شود. مصوبات شوراهای اسلامی شهرها نیز در این باره جزء ضوابط و مقررات خاص طبقهبندی میشوند.
● عناصر و عوامل فضاهای سبز عمومی
از جمله عناصر و عوامل فضاهای سبز عمومی میتوان به رستوران، مزرعه کودکان، فضای پیکنیک، قلمستان، زمینهای ورزشی، باغ گیاهان، تئاتر روباز و پیست دوچرخه سواری اشاره کرد .منابع آب یک سایت میتواند شامل آبهای سطحی و سفرههای آبهای زیرزمینی است، باید توجه داشت که منظر (فضا) در طول زمان شکل میگیرد و طی دوران شکلگیری خود، با تغییرات و تحولات متعددی مواجه میشود؛ بنابراین، طراح منظر باید ترکیب درختان و درختچهها را به گونهای انتخاب کند تا ضمن دستیابی به آثار و عناصر منظر در کوتاه مدت، امکان رشد و جایگزینی درختان دارای عمر طولانی و دوام منظر را تامین کند.
● معیارهای منظرسازی فضاهای سبز و باز شهری
منظرسازی یا به عبارت بهتر «زمین آرایی» عبارت است از کاربرد گیاهان در طراحی به گونه و شکلی که موجبات ارتقای جلوههای دیداری محیط است. از این دیدگاه برخی از مهمترین معیارهای زمینآرایی در ▪عرصههای شهری به این شرح است: «انسجام فضایی، فضاسازی، نظم و تنوع، تکرار، سازگاری، مردم مداری، حداقل دخالت و تجاوز به شرایط طبیعی، راحتی دسترسی و حرکت و اصول زیباشناسی.
(اصول مدیریت حفظ و بهسازی فضاهای سبز عمومی)، موفقیت ساز و کار مدیریت فضاهای سبز شهری مستلزم رعایت اصول این معیارهاست: ارتقای نقش مردم، ارتقای بهرهوری اکولوژیکی فضای سبز شهری و ارتقای بهرهوری اجتماعی فضاهای سبز شهری.
فضای سبز در توسعه ی شهر
شهرنشینی، توسعه شهری و به دنبال آن رشد بیرویه شهرها كه از پدیدههای ویژه دوران معاصر است، در كشورهای رو به توسعه مشكلات اجتماعی، اقتصادی و كالبدی فراوانی را پدید آوردهاست كه از آن جمله میتوان به تعارض میان شهر و محیط زیست طبیعی، افزایش فقر در شهرها، دسترسی ناكافی به مسكن و خدمات اصلی شهری، بیگانگی شهروندان از هم، تعارض میان ضرورتهای كالبدی و نیازهای روانی ـ فرهنگی، ایجاد زاغهها و مسكن غیررسمی، تاكید بیش از حد بر نقش وسایل نقلیه موتوری، افزایش آلودگی و كاهش فضای سبز در شهرها و نظایر اینها اشاره كرد.
با بروز این گونه مشكلات، انسان شهرنشین به تدریج از طبیعت دور شده است، تراكم بیش از حد جمعیت و دخالت در محیط طبیعی و ایجاد محیطهای انسان ساخت، نیازهای زیست محیطی جسمی و روحی انسان را روز به روز بیشتر كرده است. برای رفع این نیازها و تلطیف زندگی خشن و ماشینی امروز، شهروندان اقدام به احداث فضاهای سبز كردهاند كه به جرات میتوان گفت همپای آجر و آهن و سیمان، امروز گیاهان نیز به عنوان یكی از مصالح معماری در شهرها تلقی میشوند.
با وجود تنوع و كثرت نیازها و احتیاجات، نمیتوان شهرها را به حال خود رها كرد، بلكه باید از طریق طرحهای شهری به عنوان ابزاری بنیادی به شكل دهی شهرها بر اساس نظم و برنامه از پیش اندیشیده شده پرداخت. افزایش كارایی شهر و سازماندهی فضایی فعالیتهای مختلف و جلوگیری از بروز آشفتگی و بیسازمانی در نظام كاركردی شهر، از طریق تعیین سرانههای شهری و تحقق آنها در اجرای طرحهای مختلف شهری صورت میپذیرد. فضای سبز شهری بخش جاندار ساخت كالبدی شهر است كه كاركرد آن در كلانشهرها بسیار مهم بوده و وجود آن، بخش جدا ناپذیری از مجموعه شهرها تلقی میشود.
بنابراین ضروری است كه در هر ۲ محور قانونی و محور برنامهریزی و طراحی محیطهای شهری برخورد ریشهای با این مقوله صورت پذیرد. به دنبال بروز انقلاب صنعتی در جهان و رشد سریع شهرنشینی، موضوع چگونگی استفاده از زمین برای فعالیتهای مختلف شهری، به یكی از مباحث و مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی و كالبدی بدل گردید. ضرورت تهیه و اجرای طرحهای شهری، از نیاز محسوسی به یك مكانیزم برای ایجاد در امور و ضرورت انضباط فضایی و كالبدی شهرها ناشی میشود. بهرهوری زمین، كارایی مطلوب خدمات، عدالت، تعادل توزیع خدمات، حفظ منافع عمومی و به طور كلی افزایش كارایی شهر و سازماندهی اصولی فضایی كاركردهای شهری، تنها در سایه تحقق كاربریها و سرانه آنها در طرحهای توسعه شهری صورت میپذیرد.
از بین خدمات و تسهیلات مختلف شهری، فضاهای سبز و پاركهای شهری نه تنها به دلیل اهمیت تفریحی آنها بلكه به علت نقش مهمی كه در حفظ و تعادل محیط زیست شهری و تعدیل آلودگی هوا دارند و همچنین باعث كاهش تراكم و پرورش روحی و جسمی و آسایش (روانی) شهروندان میشوند، مورد توجه بودهاند.
لازم به ذكر است امروزه گسترش فضای باز شهری كه فضای سبز قسمت اعظم آن را در برمیگیرد به عنوان یكی از عناصر بافت شهر در جهت كاهش آسیبپذیری شهر و افزایش كارایی بافت شهری در برابر زلزله مورد توجه است. متاسفانه در كشور ما در طرحهای توسعه شهری (طرحهای هادی و جامع) هر چند به حفظ فضای سبز موجود شهری توجه میشود، ولی اجرای این طرحها عملا موجب تخریب بخشی از فضای سبز طبیعی شهر میشود. عملا توسعه فیزیكی شهرهای ایران، بر خلاف كشورهای پیشرفته، همواره با تخریب فضای سبز موجود توام بوده است.
استانداردهای فضای سبز
تعیین سطح و سرانه کاربری فضای سبز در ایران، تاکنون عمدتاً براساس استانداردهای مورد استفاده در کشورهای دیگر بوده است.
تعیین سرانه فضای سبز تا حد زیادی بستگی به خصوصیات بیوکلیماتیک منطقه و شهر دارد، بر این مبنا باید گفت سرانه فضای سبز در یک شهر کویری و یا یک شهر بزرگ مانند تهران نمیتواند شرایطی همانند با یک شهر ساحلی در استان مازندران داشته باشد. با وجود این، اطلاع از استانداردهای فضای سبز می تواند به عنوان هدایتگر فعالیتها و خط مشیها به شمار آید.
براساس مطالعات و بررسیهای وزارت مسکن و شهرسازی، سرانه متعارف و قابل قبول فضاهای سبز شهری در شهرهای ایران بین 7 تا 12 مترمربع برای هر نفر است که در مقایسه با شاخص تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد (20 تا 25 مترمربع برای هر نفر)، رقم کمتری است. با وجود این، در شهرهای مختلف کشور نیز این رقم، با توجه به ویژگیهای متفاوت جغرافیایی و اقلیمی آنها، با اختلافاتی همراه است که میزان آنرا طرحهای مصوب هر یک از شهرها تعیین میکنند.
در مجموع آنچه از دیدگاه محیط اجتماعی در ارتباط با فضای سبز شهری اهمیت دارد، میزان فضای سبز عمومی است، یعنی فضای سبزی که رفت و آمد عموم مردم در آنها بدون مانع باشد، یا به تعبیر دیگر فضای سبز اجتماعی.
بنابراین مفهوم سرانه فضای سبز تنها میتواند برای آن نوع فضای سبز به کار رود که برای گذران اوقات فراغت، بازی و تفریح مهیا شده است.
نکتهای که درخصوص فضای سبز از اهمیت بالایی برخوردار است، مکانیابی آن میباشد. جینجکوب، منتقد شهرسازی معاصر معتقد است که پارک باید در جایی باشد که زندگی در آن موج میزند، جایی که در آن، فرهنگ و فعالیتهای بازرگانی و مسکونی است. تعدادی از بخشهای شهری، دارای چنین نقاط کانونی ارزشمندی از زندگی هستند که برای ایجاد پارکهای محلی یا میادین عمومی، مناسب به نظر میرسند.
بر این اساس مکانیابی فضای سبز باید از اصولی چون «مرکزیت، سلسله مراتب و دسترسی» تبعیت کند :
مرکزیت فضای سبز به این مفهوم است که فضای سبز حتیالمقدور در مرکز محله، ناحیه و یا منطقه شهری مکانیابی شود. همچنین فضاهای سبز در مقیاسهای متفاوت اعم از پارکهای محلهای، منطقهای و امثال آنها، باید با ساختار کالبدی متناظر خود انطباق داشته باشد، به عنوان مثال پارک منطقهای در محدوده منطقه پیشنهاد شود.
یکی از معیارهای دیگری که در مکانیابی فضای سبز باید به آن توجه شود، معیار « دسترسی» است. به این مفهوم که پارکهای شهری باید از چهار جهت به شبکه ارتباطی دسترسی داشته باشند تا بدین طریق هم جمعیت بیشتری از آن استفاده کند و هم امکان نظارت اجتماعی و امنیت پارک افزایش یابد. بدینترتیب امکان بهرهبرداری دیداری از جلوههای زیبای پارک برای رهگذران از چهار جهت فراهم می شود.
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً پارک نامیده میشود. در واقع فضای سبز عمومی (اجتماعی) شامل فضاهای سبز عمومی مجهز به خدمات و تسهیلات میگردد. فضاهای سبز نیمه عمومی دارای بازدهی اکولوژیکی هستند اما تعداد استفادهکنندگان آنها محدود است. محوطههای باز ادارات، پادگانها و بیمارستانها، نمونههایی از این فضا میباشند. فضاهای سبز خیابانی، درختکاری حد فاصل مسیرهای پیادهرو و سوارهرو و همچنین فضاهای میادین و یا زمینهای پیرامون بزرگراهها و خیابانها را شامل میشود.
سطوح سبز شهری نیز زمینهای ورزشی چمنکاری شده و جزیرهها و لچکیهای کنار خیابان را شامل میشود که عمدتاً جنبه زیبایی شناختی دارد و تا حدی نیز واجد بازدهی اکولوژیکی میباشند. بطور کلی میتوان گفت که بخش قابل توجهی از فضای سبز در طرحهای شهری را فضای سبز عمومی تشکیل میدهد که به دلیل بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی به طور همزمان از اهمیت بالاتری برخوردار است.
عملکردهای فضای سبز
فضاهای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی میباشند. فضاهای سبز از یک سو موجب بهبود وضعیت زیست محیطی شهرها می شود، و از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان تعبیه میکند. علاوه بر اینها، دارای عملکردهای کالبدی نیز میباشد.
اثرات فضای سبز شهری از دیدگاه زیست محیطی مواردی چون کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی، بهبود شرایط بیوکلیماتیک در شهر، افزایش نفوذپذیری خاک و تأثیر مثبت بر چرخه آب در محیط زیست شهری و افزایش کیفیت آبهای زیرزمینی را شامل میشود. فضای سبز میتواند به طور قابل توجهی دمای هوا را کاهش دهد و یا به تلطیف هوا کمک کند. در بررسی اثرات روانی ـ اجتماعی فضای سبز باید گفت که انسان ، در هر شرایطی ، روزانه به چند ساعت فضای ساکت و آرام نیاز دارد که فضای سبز میتواند این فضا را تأمین نماید.
فضای سبز شهری به عنوان بخش جاندار محیط شهری مکمل بخش بیجان شهر، یعنی ساختار کالبدی شهر، می باشد. در این خصوص، فضای سبز میتواند به عنوان لبه شهر، آرایش دهنده شبکه راهها و تفکیک کننده فضاهای شهری ایفای نقش نماید.
نظرات شما عزیزان:
دانشجوی رشته آب و هواشناسی دانشگاه کردستان میباشم و آرزو دارم روزی تمام مردم دنیا به خصوص مردم ایران به این درک برسند،زمانی که وارد یک محیط طبیعی میشوند به گونه ای با آن رفتار کنند و از آن خارج شوند که گویی هیچ وقت شخصی وارد آن محیط نشده است.به امید آن روز.با تشکر از همه عزیزانی که در دفاع از محیط زیست فعالیت میکنند.
پاسخ: دوست عزیزم بدرستی اشاره ی خود رو با استفاده از کلمات زیبا ثبت کردی به دلم نشست تشکر میکنم از شما