مهاجرت
عبارتاست از جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر به منظور کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد.
ادامه مطلب...
اصلي که GPS به آن متکي ميباشد اندازه گيري فاصله(مسافت يا Range) ميان گيرنده و ماهواره است. همچنين ماهوارهها بدرستي اعلام ميكنند در کجاي مدار خود در بالاي زمين قرار دارند. GPS تقريبا به صورت زير کار مي کند:
ادامه مطلب...
جغرافیای نظامی
مقدمه
جغرافيا در سازمان زندگي بيش از پيش به علوم رياضي وابسته است. در اين مکتب جغرافيا علم مطالعه پراکندگي فضاهاي زندگي و وابستگي هاي مکاني است. در اينجا، مفاهيم مکان و پراکندگي، اساس کار جغرافي دانان مي باشد.
چون جغرافيا به تفاوتهاي موجود به ميان عوامل طبيعي و انساني و نيز روابط انسان و محيط تأکيد و توجه دارد، تحليلهاي ناحيه اي با نگرشهاي مکاني و اکولوژي پياده ميگردد. جغرافياي نظامي که يکي از رشته هاي تخصصي جغرافياست، در جغرافياي ناحيه اي حضور فعال خود را نشان مي دهد و با برخورد عملي با مشکلات، نيازهاي نظامي را در برنامه هاي عملياتي و ستادي به صورت دقيق برطرف مي نمايد و در اجراي طرح هاي عملياتي بصورت بارزي ارائه طريق مي کند.
ايولاکست مي گويد: جغرافيا چه از نظر توصيفي و چه از نظر به اصطلاح طبيعي، با مشخصات اقتصادي، اجتماعي، جمعيتي و سياسي اش مي بايستي از جهت عملي و به عنوان يک قدرت دقيق در چهارچوب اعمالي که دستگاه حکومت براي کنترل تشکيلات مردم قلمرو خود و با جنگ انجام مي دهد، بايد مورد توجه قرار گيرد.
با توجه به تعاريف فوق، نقش جغرافياي نظامي در دفاع عامل و غير عامل بيشتر مشخص مي گردد که وسعت شکل و عمق و ديگر عوامل طبيعي در دفاع نقش خويش را عملي مي سازد و از طرفي عوامل انساني در دفاع عامل تأثير لازم را براي محيط نظامي اعمل مي کند. در اين راستا ايولاکست به تجزيه و تحليلهاي مختلف جغرافيايي که ارتباط نزديکي با عمليات نظامي دارد اشاره مي کند و به نام جغرافيا ستادهاي بزرگ نام مي برد که مي توان از آن به عنوان يک جغرافياي کاربردي نتيجه گرفت. در اين روند، مي توان تعريف نقش و قلمرو جغرافياي نظامي را بدست آورد. جغرافياي نظامي تأثير عوارض جغرافيايي يک منطقه را در حرکات نظامي که در آن منطقه اجرا شده و يا احتمال وقوع آن مي رود، تعيين و در داخل سرزمين يک حکومت مستقل، اثرات آن را نسبت به فعاليت هاي نظامي تشريح مي نمايد.
با توجه به تعريف فوق نقش جغرافياي نظامي در مسائل آفندي و پدافندي ملحوظ تر مي گردد.
ادامه مطلب...
جغرافیای نظامی
مقدمه
جغرافيا در سازمان زندگي بيش از پيش به علوم رياضي وابسته است. در اين مکتب جغرافيا علم مطالعه پراکندگي فضاهاي زندگي و وابستگي هاي مکاني است. در اينجا، مفاهيم مکان و پراکندگي، اساس کار جغرافي دانان مي باشد.
چون جغرافيا به تفاوتهاي موجود به ميان عوامل طبيعي و انساني و نيز روابط انسان و محيط تأکيد و توجه دارد، تحليلهاي ناحيه اي با نگرشهاي مکاني و اکولوژي پياده ميگردد. جغرافياي نظامي که يکي از رشته هاي تخصصي جغرافياست، در جغرافياي ناحيه اي حضور فعال خود را نشان مي دهد و با برخورد عملي با مشکلات، نيازهاي نظامي را در برنامه هاي عملياتي و ستادي به صورت دقيق برطرف مي نمايد و در اجراي طرح هاي عملياتي بصورت بارزي ارائه طريق مي کند.
ايولاکست مي گويد: جغرافيا چه از نظر توصيفي و چه از نظر به اصطلاح طبيعي، با مشخصات اقتصادي، اجتماعي، جمعيتي و سياسي اش مي بايستي از جهت عملي و به عنوان يک قدرت دقيق در چهارچوب اعمالي که دستگاه حکومت براي کنترل تشکيلات مردم قلمرو خود و با جنگ انجام مي دهد، بايد مورد توجه قرار گيرد.
با توجه به تعاريف فوق، نقش جغرافياي نظامي در دفاع عامل و غير عامل بيشتر مشخص مي گردد که وسعت شکل و عمق و ديگر عوامل طبيعي در دفاع نقش خويش را عملي مي سازد و از طرفي عوامل انساني در دفاع عامل تأثير لازم را براي محيط نظامي اعمل مي کند. در اين راستا ايولاکست به تجزيه و تحليلهاي مختلف جغرافيايي که ارتباط نزديکي با عمليات نظامي دارد اشاره مي کند و به نام جغرافيا ستادهاي بزرگ نام مي برد که مي توان از آن به عنوان يک جغرافياي کاربردي نتيجه گرفت. در اين روند، مي توان تعريف نقش و قلمرو جغرافياي نظامي را بدست آورد. جغرافياي نظامي تأثير عوارض جغرافيايي يک منطقه را در حرکات نظامي که در آن منطقه اجرا شده و يا احتمال وقوع آن مي رود، تعيين و در داخل سرزمين يک حکومت مستقل، اثرات آن را نسبت به فعاليت هاي نظامي تشريح مي نمايد.
با توجه به تعريف فوق نقش جغرافياي نظامي در مسائل آفندي و پدافندي ملحوظ تر مي گردد.
ادامه مطلب...