ارتفاع سنج (Altimeter)

 نوعي فشار سنج فلزي ، که اساسا در هواپيما به کار ميرود ، و بجاي نشان دادن فشار جوي به منظور نشان دادن ارتفاع تقريبي از سطح زمين يا سطح دريا مدرج شده است
   منبع:
   فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379

ارتفاع (Altitude)

 (1) فاصله عمودي هر نقطه يا سطح نسبت به سطح متوسط دريا که معمولا بر حسب پا يا متر اندازه گيري مي شود
   (2) فاصله زاويه اي هر نقطه نسبت به سطح افق و يا به عبارت ديگر قوسي از دايره قائم ميان جرم آسماني و سطح افق که معمولا بر حسب درجه و يا گراد اندازه گيري مي شود
   منبع:
   فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379
  

ادر (Adret)

در فرانسه به دامنه کوه روبه سمت استوا گويند دامنه کوهي که کم و بيش رو به سمت استوا قرار مي گيرد به مقدار زيادي در معرض اشعه خورشيد واقع مي شود مقدار نور و گرماي قابل ملاحظه اي ظرف روز دريافت مي کند اين اصطلاح اساسا براي کوههاي آلپ بکارمي رود
   منبع:
   فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379

 اداب (Adobe)

ته نشست خاک رس يا لس، احتمالا باد وزيده، که در قسمتهاي خشک جنوب غربي ممالک متحده آمريکا و مکزيک يافت مي شود در اصل به آجرهايي که در پناه نور خورشيد خشک شده و در داخل آنها ماده مربوط ساخته مي شود اطلاق مي شود
   منبع:
   فشارکي، پ.، فرهنگ جغرافيا، انتشارات اميرکبير، 1379